قرارداد جعاله یا حق العمل نوعی قرارداد جایز است که طرفین در هر مرحله حق دارند آن را فسخ کنند با این حال وقتی عامل به تعهد خود عمل کرد، جاعل موظف به پرداخت حق العمل است.
در این نوشته جاعل همان کسی است که در قرارداد جعاله یا حق العمل کاری را به دیگری سفارش میدهد، در ازای آن اُجرت جعاله را به وی (عامل) میپردازد. من برای شما درباره این قرارداد و روش های اعتبار بخشیدن به آن میگویم.
این نوشته حاصل تجربیات یک فعال اقتصادی است، نه یک نوشته از میان صدها نوشته منتشر شده در گوگل که نویسنده آن تنها متخصص تولید محتوا است. من سعید زمانی، کارشناس املاک هستم، لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با من در میان بگذارید و اگر نیاز به مشاوره مالی و حقوقی دارید در شبکه اجتماعی معرفی شده در همین صفحه به من پیام دهید.
ریشه های قانونی
قرارداد جعاله یا حق العمل نوعی از قرارداد است که بر اساس آن فردی به عنوان عامل کاری را انتخاب میشود و رسما با سفارش دهنده یا همان جاعل قرارداد امضا میکند. این قرارداد بر اساس چند ماده از قانون مدنی معتبر و معنادار است. از جمله:
ماده 10 قانون مدنی میگوید: ” قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است. ” این ماده از قانون مدنی کلیه قراردادهایی که هیچ بخشی از آن مخالف قانون نیست را به رسمیت میشناسد، صرف نظر از اینکه جزئیات تعهد طرفین نسبت به یکدیگر چیست.
ماده 569: “مالی که جعاله برای آن واقع شده است از وقتی که بدست عامل می رسد تا به جاعل رد کند در دست او امانت است.” این ماده میگوید اگر طبق قرارداد جعاله یا حق العمل مالی را برای فرد دیگری خریدیم، این مال تا روزی که به دست او برسد در دست ما امانت است.
ماده 570: “جعاله برعمل نامشروع و یا بر عمل غیرعقلائی باطل است.” این ماده شاید مهمترین موضوعی باشد که به خصوص عاملین و حق العمل کارها، (مثل مشاورین محترم املاک) در مورد آن غفلت میکنند. اولا که شما باید طبق قانون خودتان حق دریافت این مبلغ را داشته باشید، مثلا مشاوران املاک قرارداد جعاله مینویسند اما طبق قانون اتحادیه، تعزیرات یا نهاد حکومتی دیگری اجازه دریافت چونین مبلغی از خریدار یا فروشنده ملک را ندارند. در این صورت شکایت از طرف قرارداد بر اساس قرارداد جعاله و به نتیجه رسیدن تقریبا نشدنی است اگرچه امکان پذیر است اما وکیل جاعل میتواند مدعی شود که عامل طبق فلان بخشنامه یا قانون مستحق دریافت اجرت جعاله نیست.
از طرف دیگر در ماده 570 قانون مدنی که گفته شد، عقلانی بودن و مشروع بودن قرارداد اصلی شرط است. چرا که در اکثر اوقات قرارداد جعاله بر یک قرارداد اصلی فرع است. یعنی چه؟ مثلا حق العمل کار با سازنده قرارداد میبندد که برای او یک قرارداد مشارکت در ساخت در منطقه معین و متراژ معین هماهنگ و تنظیم کند و از جانب سازنده مذاکرات و پیگیری ها را انجام دهد. در این جا انعقاد قرارداد مشارکت در ساخت اصل است و پرداخت اجرت جعاله فرع بر این قرارداد است.
حالا تصور کنید که همین قرارداد اصلی خرید یک کالای نامشروع، قاچاق یا هر شکلی از کلاهبرداری باشد. روشن است که قرارداد جعاله نیز قابل استناد در محاکم قضایی نخواهد بود. ایضا اینکه عقلانی بودن قرارداد اصلی و خود جعاله نیز شرط است. یعنی اگر سود و منفعتی بر یک قرارداد قابل تصور نباشد، نمیتوان برای آن اجرت جعاله یا حق العمل در نظر گرفت.
افزایش اعتبار قرارداد جعاله یا حق العمل
اولین گام این است که بررسی کنیم اصل عمل یا قرارداد خلاف قوانین، بخشنامه ها و آیین نامه های مختلف حکومتی نباشد. چنان که در مورد دفاتر املاک مثال زدیم.
دومین موضوع برای محکم کردن قرارداد جعاله شرایط اجرایی کار است. یعنی تصور نکنید که چون یک قرارداد قانونی دارید حتما به پول خود میرسید، این را هر فعال اقتصادی که چند سال در کشور ما کار کرده باشد، به خوبی میداند. برای اینکه به عنوان عامل به پول خود برسید باید شرایط را به گونه ای بچینید که پول ندادن برای جاعل کار سخت و دشواری باشد. مثلا به تاریخ معینی پس از اجرای قرارداد اصلی از ایشان چک بگیرید، که ضمانتی بر پرداخت اجرت جعاله یا حق العمل باشد. در کنار آن میتوانید از جاعل سفته بگیرید یا اینکه سهمی از کار را در دست خود بگیرید (فرضا مبایعه نامه به نام عامل باشد، یا اجناس در انبار عامل ذخیره شده باشد)، در هر صورت پیشنهاد میکنم که به نوعی جاعل را نیازمند اقدام و اثرگذاری خود نگاه دارید.
سومین موضوع، اعتبار جعاله در شرایط عادی چندان بالا نیست. همه روش ها و پیشنهاداتی که در بند قبلی دادم برای همین بود. فرض کنید کار را انجام دادید و جاعل اجرت را نپرداخت، رسیدن به پول از مسیر دادگاه و دعوای قضایی در چونین قراردادی بسیار دشوار است چرا که یک وکیل حرفهای میتواند به انواع و اقسام روش ها یک قرارداد جایز مثل جعاله یا حق العمل را زیر سوال ببرد و کار را به تاخیر بیاندازد. مثلا ادعای غیرعقلانی بودن یا بدون سود بودن معامله، یا میتواند ادعا کند که جاعل پیش از انجام قرارداد جعاله آن را شفاهی یا کتبی فسخ کرده است. قصد ندارم شما را بی دلیل بترسانم بلکه میخواهم اگر بنا بر مکتوب کردن قرارداد و خیال راحت است. پس شما نیز واقعا آسوده باشید و به پول خود برسید.